تیم تحقیقی موسسه تحصیلات عالی قدس در ولایت سمنگان

گزارش‌گر: نورعالم احدپور و میرزارحیم رحیمی

مستند و تصویر: صبغت الله نوری

تیم پژوهشی موسسه‌ی تحصیلات عالی قدس با اشتراک رهبری، استادان، دانش‌جویان و در هماهنگی ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت بغلان و ولایت سمنگان مورخ   ۱۰/ ۷/ ۱۴۰۱ طی یک سیر علمی رهسپار ولایت باستانی سمنگان شدند که با رهنمایی استادان محترم هریک نورعالم احدپور، سلیمان جباری، محمد حکیم قربانی، عبدالغفور احمدی، مولوی جمال الدین احمدی، جمشید اختر، میرزارحیم رحیمی، مدیر باستان شناسی سمنگان، باشنده‌گان شهر باستانی ایبک بالآخره با سوالات و بحث‌های دانش‌جویان موضوع به بررسی و کاوش گرفته شد.

تاریخ‌چه‌ی تخت رستم سمنگان

تخت رستم  نام یکی از آثار تاریخی افغانستان واقع در ولایت باستانی سمنگان است. این تخت بزرگ سنگی با قدمت حدود ۳۵۰۰ سال، یکی از مهم‌ترین بناهای به جا مانده از دوره‌ی بوداییان می‌باشد. محیط توپ رستم(تشله رستم) حدود ۸۵ متر است و در اطراف آن غارها و اتاق‌های متعددی وجود دارد. بوداییان از این اتاق‌ها به عنوان معبد یا بت خانه استفاده می‌کردند. آن‌ها بت‌های خود را در این مکان نگه داشته و عبادت آن‌ها می‌پرداختند. این تحتهم‌چنین دارای حفرهایی برای نگه‌داری و مخفی نمودن اشیای گران‌بها و مسکوکات آن زمان بوده است.

به اساس تحقیقات و حفاری‌های انجام شده توسط «کارلنتن کون» باستان شناس آمریکایی، احتمال آن می‌رود که ۳۰ تا ۵۰ هزار سال قبل از میلاد شکارچی‌های «هندوکش» و انسان‌های اولیه عصر حجر در کوه‌های این منطقه زندگی می‌کردند.

وجود استوپه‌ای بزرگ در یک تحته سنگ در دامنه‌ی یک تپه مهم‌ترین ویژگی است که باعث شهرت سمنگان شده امروز از آن به عنوان تحت رستم یا «توپ رست» یاد می‌شود. تخت رستم به سمنگان شهرت جانی داد و نزد باستان شناسان خارجی از شهرت ویژه‌ای برخوردار است.

نگاهی به رستم

رستم یکی از پهلوانان جهانی است که بنام جهان پهلوان تا امروز شهره است. او هیچ‌گاهی در میدان رزم کم نیاورد همیشه در مقابل دشمن خاصتن تورانیان خوب درخشیده، از خود تاریخ درخشانی به جا مانده است. اتفاقی که همیشه تاریخ اون را فراموش نخواهد کرد. آمدن رستم به طرف سمنگان است که در راه که به طرف توران زمین در حرکت بوده در نیمه راه خسته می‌شود از اسپ رخش پایان می‌شود، جهت رفع خسته‌گی یک گوره خره شکار می‌کند و به سر چوب کباب می‌کند و پس از نوش جان کردن گوره خر به مدت کوتاهی که غفلت می‌رود، اسپ رخش از نزداش دورتر می‌رود که دزدان صحرایی اسپ رخش را می‌دزدند که به طرف سمنگان می‌برند، زمانی‌که رستم از خواب بیدار می‌شود می‌بیند که رخش نیست رستم پی را گرفته به سمنگان می‌رسد شاه سمنگان از رستم پذیرایی می‌کند و برایش خبر موجودیت رخش را می‌دهد؛ و رستم شب به سمنگان می‌ماند همین‌جا است که شب تهمینه به بستر رستم می‌آید و از وی به نیکویی یاد می‌کند و می‌گوید من در اصل و نسب تا امروز مانند نیافتم که با او ازدواج کنم وقتی از تو و از شهامت و جوانی و دلیری تو شنیدم خواستم با تو ازدواج کنم، وقتی که رستم زیبایی و درخشش را در تهمینه می‌بیند شیفته وی می‌شود پس از هم نشینی در شب با تهمینه رستم یک نشان را به تهمینه هدیه می‌کند و برایش می‌گوید اگر جایت دختر شد این نشان را به رخسار اش ببند، و اگر پسر شد این نشان را به بازوان اش ببند زمانی که سهراب از تهمینه به دنیا می‌آید، تهمینه نشان رستم را به بازوان اش می‌بندد سهراب همیشه مورد تمسخر خانواده شاهی در سمنگان قرار می‌گیرد که تو بچه بی نسب استی اصل و نسب تو معلوم نیست، سهراب روزی به مادر اش تهمینه شکایت می‌کند! که اصل و نسب من کیست همه از آن می‌گویند بعد مادراش برای سهراب  می‌گوید که این نشان از پدر تو است و به بازوان ات ببند و برای اش از اصل نسب اش حکایت می‌کند. اما اتفاقی بسیار عجیب و غم انگیز روبرو شدن پدر و فرزند در میدان رزم است که با کین خواهی افراسیاب این اتفاق می‌افتد و بعد از چند دور پهلوانی که سهراب پدر خود رستم را به زمین می‌زند رستم به خشم می‌آید که تا حال این چنین شخصی در جهان یافت نگردیده که من رلا به زمین بزند، این شخص از کدام نسل و نسب است که با من مقابله می،کند؛ اما زمانی‌که رستم به خشم می‌آید و سهراب را به زمین می‌زند و قصد قتل وی را می‌کند سهراب می‌گوید که پدر من شاید این انتقاام را از شما بگیرد رستم می‌گوید پدرات کیست وی اشاره به نشان بازوان‌اش می‌کند و رستم با دنیای نا امید متوجه می‌شود که فرزند خود سهراب را کشته است. بعد از بسیار خسته‌گی تلاش می‌کند که نوش دارو برایش بی‌آورد و درمان کند اما نتیجه نمی‌دهد. از آن‌جایی که شاهنامه فردوسی و داستان‌های آن در میان مردم این منطقه از گذشته‌های دور تا کنون جایگاه ویژه‌ای داشته برخی از داستان‌های شاهنامه نیز در این منطقه اتفاق افتاده است و هم‌چنین نام سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستان‌های گوناگون در رابطه به تخت رستم در میان مردم از گذشته‌های دور رواج داشته است. معروف‌ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی رستم با «تهمیه» دختر شاه سمنگان ازدواج کرد، برای هر یک از آنان تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگی بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت در آورد، تهمینه نیز اتاق‌های سنگی برای خود تراشید و مراسم عروسی رستم و تهمینه در محلی اتفاق افتاد که تهمینه ساخته بود.

گرچه روایت تاریخی این را به اثبات می‌رساند که تخت رستم از دوره بوداییان به این طرف ساخته شده است. هنگامی که رستم به سمنگان می‌آید و با دختر شاه سمنگاه تهمینه در این تخت مراسم ازدواج شان صورت می‌گیرد.

این تخت بنام این‌ها از طرف شاه سمنگاه به هدیه داده و به نام رستم مسمی می‌گردد که تا امروز این تخت با نام رستم به جاویدانه‌گی رسیده است.

جایگاه فرهنگی و تاریخی تخت رستم سمنگان

تخت رستم یکی از بناهای باستانی و فرهنگی در ولایت بغلان است که همه ساله زایرین و سیاحین که به طرف شهر بلخ ر.ان می‌شوند حتمن یک بار از شهر ایبک سمنگان که در آن‌جا تخت رستم موقعیت دارد دیدن نموده با یکی از عجایب جهان بر می‌خورند که بر هر بیننده جدیداش حیرت‌آور و قابل تحقیق است که از تاریخ و زیابی‌های این تخت باید بیش‌تر بداند.

نقش صنعت گردش‌گری تخت رستم سمنگان

گرچندی که صنعت گردش‌گری پس از جنگ‌های طولانی، ویران‌گر و زیان آور، هم در بخش‌های فرهنگی بوده و هم‌چنان گردش‌گران جهانی نتوانستند به کدام علاقه‌مندی خاص از چنین محلات تاریخی و فرهنگی دیدن نمایند.

اما تخت رستم سمنگان با آن شهرت جهانی که دارد بازهم مورد توجه سیاحین و گردشگران است. دیداری که از تخت رستم داشتیم با مسولان فرهنگی گفتگوی را که انجام دادیم اونها گفتند که در روز تا ۴۰ الی ۵۰ نفر داخلی از این محل دیدار می کنند و در ماه از ۲۰ الی ۴۰ نفر گردش‌گر خارجی دیدن می‌نماید.

فلسفه اعمار و احداث تخت مقبول رستم

پژوهش در مورد تاریخ کندن کاری تخت رستم کاری است زمان‌گیر و سخت، چون که این تخت به نام رستم یاد می‌شود در فکر و اذهان همه این مساله هویدا می‌گردد که بانی و یا ایجادگر این تخت همین شخص است. روایت‌های هم حکایت می‌کنند که رستم در یک شب سنگی را تراشید و در آن‌جا مراسم ازدواج برگزار کرد.

اما شواهد تاریخی به این باور است که این تخت از عصر بودایی‌ها به این طرف باقی مانده است. زمانی که مراسم ازدواج رستم و تهمینه در این تخت انجام می‌شود شاه سمنگان پدر تهمینه این تخت را به نام رستم مسما می‌سازد.

ظرافت‌ها و سبک‌های هنری تخت رستم

در افغانستان به خصوص در نیمه شمال شرقی آن آثاری از صدها معبد بوداییان وجود دارد که باستان شناسان آن‌ها را به دوره حضور کوشانی‌ها در افغانستان نسبت می‌دهند.

یکی از عجایب به جا مانده از این دوران تخت رستم نام دارد که در ولایت سمنکان در شمال افغانستان موقعیت دارد این مکان خارق العاده در درون سنگی یک پارچه تراشیده که باستان شناسان هنر هیکل‌تراشی این دوره را یکی از عجایب عصر بوداییان در افغانستان می‌دانند. در شمال افغانستان در مسیر پلخمری و تاشقرغان مناطقه‌ای به نام ایبک یا سمنگان وجود دارد که همه ساله مخصوصن در فصل بهار سیاحان زیادی به این منطقه خوش آب و هوا می‌آیند. نوروز را در این منطقه جشن می‌گیرند.

کارهای که جهت تقویت صعنت توریسم لازم است

برای این‌که صنعت توریسم توسعه یابد، گردش‌گران داخلی و خارجی از مکان‌های تاریخی و باستانی افغانستان دیدن نمایند ضرورت است که جلو فروریختن مکان‌های فرهنکی و باستانی گرفته شود و در ضمن آن تامین امنیت گردد که از سرقت آثار باستانی جلوگیری گردد. و برای مردم که در همان محلات سکونت دارند دولت‌ باید برنامه‌های جهت آگاهی از داشته‌های ملی و مردمی را به مردم ارایه نماید تا مردم مفهوم واقعی از داشته خود را بدانند و اگر دولت برای مردم همان محلات بعضی از سهولت‌های از قبیل آب رسانی و برق را در نظر بگیرد که در خورستایش مردم همان محل خواهد بود و در ساختن هوتل‌ها و دکاکین، تشویق شان نماید زمینه‌های جهت کار و سهولت هم برای مردم و دولت ایجاد می‌گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *